به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ یکشنبه هفته گذشته و در حالیکه ایران اسلامی مشغول برپایی جشن مردمسالاری دینی و حضور گسترده مردم در پای صندوقهای رای برای تعیین سرنوشت خود بود، در همسایه کوچک جنوبی اش، اتفاقات دیگری در جریان بود. دادگاه فرمایشی بحرین پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه نهایی آن، برگزار شد و حکم «شیخ عیسی قاسم» رهبر معنوی انقلاب بحرین و برجسته ترین روحانی شیعه این کشور در آن قرائت شد.
درباره بحرین این نکته قابل توجه است که این جزیره در حالیکه کمی بیش از 40 سال است که ظاهراً استقلال پیدا کرده اما عملاً به اشغال خاندان آلخلیفه درآمده و نه تنها شیعیان بعنوان جامعه اکثریت این کشور، که حتی برخی از طوایف اهل تسنن هم تحت ظلم خاندان حاکم بوده و از حقوق قانونی خود بی بهرهاند.
رژیم حاکم بر بحرین در همه سالهای اشغال این کشور تلاش کرده تا با واردات انسان از کشورهای شرق آسیا و آفریقا و اهدای تابعیت این کشور به آنها، ترکیب جمعیتی را به ضرر شیعیان تغییر دهد، اما به موازات این امر، اقدام دیگری را هم در سالهای اخیر و بویژه در چند ماه گذشته در دستور کار خود قرار داده و آن سلب تابعیت از انقلابیون بحرین به بهانههای واهی است. در برجسته ترین اتفاق تابعیت آیت الله قاسم، که در مقام رهبر معنوی شیعیان بحرین جایگاهی ویژه نه تنها در این کشور که در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد، حدود یک سال قبل سلب شد و پس از آن چند نوبت دادگاه نمایشی برای رسیدگی به اتهام واهی وی مبنی بر پولشویی در قالب دریافت خمس برگزار شد. دادگاهی که در نهایت حکم به یک سال حبس و پرداخت جریمه نقدی برای «شیخ» داد.
درخصوص این اقدام آل خلیفه که تقابل آشکار با اکثریت مردم این کشور، یعنی شیعیان است، نکاتی قابل طرح می باشد:
1. سلب تابعیت، آنهم در مقایسی فراگیر اقدامی عجیب در قرن بیست و یکم و دنیای مدرن است اما رژیم حاکم بحرین پرهیزی از این مسئله ندارد که در دنیا به یک کشور قرون وسطایی شناخته شود.
2. آیت الله قاسم، از اصالتی بحرینی برخوردار بوده و حتی در جریان تدوین قانون اساسی این کشور جزو موثرترین شخصیتها بوده است لذا سلب تابعیت ایشان علاوه بر اینکه اقدامی غیرقانونی است، مضحک نیز می باشد و عملا زمینه بی آبرویی بیشتر آل خلیفه نزد جهانیان را پدید آورده است. تا آنجا که در روزهای اخیر شاهد واکنش نسبتا قابل توجه شخصیتها و موسسات مختلف غربی و شرقی نسبت به این موضوع بودهایم.
3. از ابتدای انقلاب 14 فوریه بحرین، گروهی در این کشور بر این باور بودند که مسیر تحقق خواستههایشان از مبارزه خونین می گذرد و تا آلخلیفه سرنگون نشود، تحولی در این کشور رخ نخواهد داد. در مقابل جمع بیشتری بر این باور بودند که باید از طریق اعتراضات مسالمت آمیز، تحقق خواستههایمان را دنبال کنیم. آیت الله عیسی قاسم هم از همان ابتدا بر نظر گروه دوم تاکید بیشتری داشت و بدون شک همین حمایت و نگاه ایشان بود که مانع از افتادن قیام بحرینیها در ورطه مبارزه مسلحانه، آشوب های فراگیر و مبارزات خونین شد، اما رژیم قدردان این نقش آفرینی عالمانه و مسالمت جویانه نبود و در طول 6 سال گذشته با اقدامات خود عملا انقلابیون را به دنبال کردن راهکار اول سوق داد. اگرچه در این مسیر باز هم شیخ تلاش نمود تا حداکثر میزان ممکن مانع از برجسته شدن گزینه قیام آتشین شود، اما عملا از هفته گذشته با حمله گسترده نیروهای امنیتی و مزدوران رژیم به منطقه الدراز و بیت آیت الله قاسم، که منجر به شهادت حداقل 5 جوان مبارز و اسارت صدها جوان دیگر شد، عملا گزینه اعتراض آرام و مسالمت آمیز از روی میز انقلابیون برداشته شده و آنها لاجرم در مقابل ارتش تا بن دندان مسلح آل خلیفه که مستظهر به نیروهای سعودی هستند، به گزینه قیام مسلحانه و مبارزه آتشین روی خواهند آورد، آنگونه که ساعتی پس از حمله به الدراز در بیانیه علمای بحرین هم به آن اشاره شد؛ «بسم الله والله أکبر
اگر صحنه را کربلا می خواهند، ما فرزندان کربلاییم. در تمامی مناطق زن و مرد، پیر و جوان کفن پوش به خیابان ها آمده و در تمامی مناطق «میدان فداییان» بر پا خواهیم ساخت و به «میدان فداییان» بزرگ در الدراز کفایت نخواهیم کرد»./
انتهای پیام
محمدمهدی رحیمی
ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما